Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «میقات بلا» شامل ترجمه‌ای از کتاب لهوف سیدبن طاووس همزمان با ماه محرم امسال با ترجمه محسن هاشمی توسط انتشارات کتابستان منتشر شد.

واقعه عاشورا از مهم‌ترین و دردناک‌ترین اتفاقات تاریخ اسلام است که تأثیری عمیق در قلوب مسلمانان و به ویژه شیعیان گذاشت؛ تاکنون مقتل‌های بسیاری پیرامون واقعه عاشورا نگاشته شده، اما یکی از معتبرترین و دقیق‌ترین و مختصرترین آنها، کتاب «لهوف» اثر سید بن طاووس است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از عرفا و فقهای بزرگ قرن هفتم هجری است و مقتل وی تمام مقاتل پیش از خود را تحت الشعاع قرار داد.

مترجم کتاب «میقات بلا» در سه فصل «پیش از واقعه»، «نبرد نزدیک است» و «پس از واقعه» وقایع را در این اثر به شکلی مرتب کرده که سیر داستانی آن حفظ شود و با استفاده از فضاسازی‌ها و توصیف‌های گوناگون، مطالعه داستان را آسان کرده و به بیان ادیبانه اهداف و ابعاد حماسه عاشورا پرداخته است.

این کتاب ترجمه‌ای داستانی از اولین مقتل معتبر شیعیان است تا مطالعه آن برای همه گروه‌ها به خصوص جوانان ساده و روان شود.

در بخشی از مقدمه‌ای کتاب آمده است:

«تاریخ اسلام پر است از سرگذشت بزرگ مردان راستین و مؤمنان مبارز و زندگی هریک حماسه‌ای است بی بدیل که ثانیه ثانیه اش را باید زیست؛ اما چرا این تاریخ سراسر شور و حماسه، برای جوانان ناشناخته باقی مانده است؟

به عقیده من نثر سنگین و عبارت پردازی‌های نامانوس در ترجمه متون تاریخی عربی یکی از دلایل عمده‌ای است که مانع اقبال از این متون شده است همین موضوع مرا واداشت تا با بازنویسی و ارائه ترجمه‌ای روان از کتاب «لهوف» اثر سیدبن طاووس، قدیمی بردارم برای بیان ابعاد حادثه عاشورا که سراسر عشق است و ایمان و مبارزه خالصانه.

اگر محققی منصف به سراغ کتب تاریخ اسلام برود و شرح دلاوری‌ها و مبارزه‌های خستگی ناپذیر رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) را بخواند بدون شک به وجد می‌آید و بسی تعجب می‌کند که چطور مسلمانان زندگی این قهرمانان بی نظیر را کتاب نکرده‌اند تا همه بخوانند و چرا درباره سرگذشت آنان فیلم نساخته‌اند تا همه ببینند؟

ترجمه پیش رو نه ترجمه‌ای لغت به لغت و نه بدون احساس تعهد به متن بلکه کوشیدم تا در عین وفاداری به متن عربی ترجمه‌ای جذاب و روان در اختیار مخاطب قرار گیرد و ابعاد و اهداف این حماسه در خلال جملات مشخص شود و به نوعی بازآفرینی این واقعه باشد بر اساس متن اصلی کتاب قطعاً این کار بی عیب نیست و نیازمند پیشنهادات ارزشمند مخاطبین فرهیخته است امید است که در آینده نویسندگان و کارگردانان متبحر و متعهد دین خود را به این مبارزان راستین ادا کنند و نام آنان را بیش از پیش در جهان بگسترانند.»

در بخشی از این کتاب با عنوان «مجلس پنجم: نبرد آغاز می‌شود» می‌خوانیم:

«حسین و اصحابش با پروردگار خویش به خلوت نشستند؛ چنان که آوای عبادتشان چون آوای زنبورهایی که به آرامی بال می‌زنند، از اطراف و اکناف صحرا به گوش می‌رسید. حدود بیست تا سی نفر از لشکریان عمر که این زمزمه را شنیدند، به لشکر حسین (ع) پیوستند.

آفتاب، حجاب از سر بداشت و میدان نبرد را روشن کرد.

لشکریان عمر، سوار بر اسب‌ها آماده نبرد بودند.

امام، بریر بن خضیر را نزد آنان فرستاد تا موعظه کند؛ اما به نصیحتش وقعی ننهادند و اندک توجهی به او نکردند. پس امام خود بر اسب سوار شد و به سوی لشکریان دشمن به راه افتاد.

صدای دشمن به همهمه بلند شد تا نصایح حسین به گوش کسی نرسد؛ اما امام با اشارتی، آنان را به سکوت امر کرد و در پی آن، نفس‌ها در سینه‌ها حبس شد.

حسین (ع) سخن آغاز کرد:

مرگتان باد ای جماعت کوفی! غم و اندوه از شما جدا نگردد!

در حال ناچاری و از سر بی کسی، فریاد دادخواهی سر دادید و از ما کمک خواستید و ما نیز به یاریتان شتافتیم؛ اما اکنون شمشیری که باید برای ما می‌کشیدید، علیه ما به دست گرفته‌اید. آتشی برای ما شعله ور کردید که آن را برای دشمنان افروخته بودیم.

وای بر شما که به سود دشمنتان به نبرد دوستانتان آمده‌اید! آن هم چه دشمنی؛ آنکه نه عدالتی در میان شما اجرا کرد و نه امیدی به او دارید. چرا بدبختی سرنوشت شما نباشد؟ ما را رها کردید و خنجر از پشت زدید.

زمانی که شمشیر در غلاف و دل‌ها آرام و فکرها بی تشویش بود، چونان ملخان ناتوان و پروانه‌های پر سوخته برای نبرد به پا خاستید.

پس مرگ بر شما ای بندگان کنیزکان و ای تافتگان جدا بافته! ای رها کنندگان کتاب خدا و ای تحریف کنندگان سخن، ای گنه کاران و دست پروردگان شیطان و خاموش کنندگان سنت‌ها، اینان را یاری می‌دهید و ما را رها می‌کنید؟

به خدا سوگند که نیرنگ شما تازگی ندارد و ذات شما بر آن سرشته شده و نسل‌های شما بر آن استوار گشته است و حال شما خبیث‌ترین میوه این درخت هستید؛ مایه تأسف بینندگان و مطلوب غاصبان و ستمگران.

بدانید که حرام زاده‌ای فرزند حرام زاده‌ای دیگر، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: مرگ یا ذلت تسلیم. و هیهات مناالذله! ذلت با خاندان پیمبر بس غریب و نا آشناست.

دامن پاک و شخصیت گران قدر و با عزت ما، ننگ دارد از اینکه اطاعت مردان پست روزگار را به مرگ با عزت ترجیح دهد.

بدانید که من با این سپاه اندک و خیانت آنان که گمان یاریشان را داشتم، به سوی خدا در حرکتم.

پس امام سخن خود را با ابیاتی از فروه بن مسیک به پایان رساند:

اگر پیروز شویم، از قدیم دشمن شکن بوده‌ایم

اگر هم شکست بخوریم، مغلوب نشده‌ایم

ترس در وجود ما نیست؛ ولی

حکومت دیگران تنها با مرگ ما مقدور است

چون سایه مرگ از قومی برداشته شود

به سراغ گروهی دیگر خواهد رفت

مرگ، بزرگان قوم مرا نابود کرد و چنان که با پیشینیان نیز چنین کرد

پس اگر پادشاهان جاودانه بودند، ما نیز بودیم

و اگر بزرگ مردان باقی ماندند، ما نیز می‌ماندیم

به سرزنشگران ما بگو که آرام باشند

آنچه به ما رسید، به آنان هم خواهد رسید

در نهایت، باید بگویم که پس از ما باقی نخواهید ماند، مگر به اندازه حرکت یک اسب به دور آسیاب. عهدی است که جدم رسول خدا در سینه من نهاد. پس تمام توان خود را به کار گیرید تا بعدها غصه نخورید. سپس به سوی من آیید و کار را تمام کنید و مهلتم ندهید که تکیه من بر خدایی است که پروردگار من و شماست و هیچ جنبنده‌ای نیست، مگر اینکه زمام امورش در دستان اوست. همانا خدای من پر راه و روش درست عمل می‌کند. پروردگارا! آب‌های آسمان را از آنان دریغ فرما و سال‌هایی که بر یوسف پیامبر گذشت، از قحطی و خشک سالی، بر آنان فروفرست و فرزند قبیله ثقیف را بر آنان مسلط نما تا نوشیدن جامی از دوای تلخ را بر آنان تکلیف کند که آنان ما را تکذیب و رها کردند. ای پروردگار! بر تو توکل می‌کنیم و به سوی تو رو کرده‌ایم. بازگشت ما نیز به سوی توست.

سپس از اسب خویش پیاده و بر اسبی سوار شد که متعلق به رسول خدا (ص) بود و یارانش را به نبرد فرا خواند.

سپاهی که برای حسین بن علی (ع) باقی مانده بود، ۴۵ سوار و صد پیاده نظام بود. حسین (ع) اما نگاهش به پروردگار بود و به ایمان خدشه ناپذیر خود اتکا داشت. حتی اگر تنها می‌ماند، دست از مبارزه و قیام علیه ظلم و بی عدالتی نمی‌شست و تن به خفت ابدی نمی‌سپرد.

تاریخ، مردان مرد را فرا می‌خواند تا در نبردی خونین، صداقت خویش را فریاد بزنند. زنگ عشق بازی یاران حسین به صدا درآمده بود تا داغ ننگ ابدی بر پیشانی پیمان شکنان بنشیند؛ ننگی که با ریختن خونشان هم پاک نشد.»

کد خبر 5570482 فاطمه میرزا جعفری

منبع: مهر

کلیدواژه: کتاب لهوف سید بن طاووس بریر بن خضیر محسن هاشمی کتابستان معرفت معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی کیومرث عباسی قصری معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حوزه هنری تازه های نشر موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران بازی های رایانه ای انتشارات کتاب نیستان عاشورا مجمع نوشت افزار ایرانی اسلامی محرم 1401 کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان محمد مهدی اسماعیلی ترجمه ای ما نیز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۲۷۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

صدایی که از ایران شنیده می‌شود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رهبر انقلاب و مسئولان و کارگزاران حج و دیدار رئیس اقلیم کردستان با رهبر انقلاب از یک سو و از مذاکره در تهران تا احیای برجام در واشنگتن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 


آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ نوشت: هفته گذشته در جریان یک انفجار در یکی از مساجد شیعیان استان هرات افغانستان هفت نفر از نمازگزاران که یکی از آن‌ها زن بود به شهادت رسیدند. خبر این جنایت توسط رسانه‌های دولتی و رسمی کشورمان بدون آنکه حساسیتی نسبت به آن نشان داده شود منتشر شد و مسئولان جمهوری اسلامی نیز از کنار آن گذشتند. این روش متاسفانه در زمینه به شهادت رسیدن مردم بی‌گناه افغانستان در دوره جدید سلطه گروه تروریستی-تکفیری طالبان به یک رویه تبدیل شده و به نظر می‌رسد در قالب یک قرارداد نانوشته بنا بر اینست که مسئولان ایرانی در برابر مسلمان‌کشی در افغانستان سکوت کنند. براساس همین قرارداد نانوشته است که به صورت متناوب افراد و جمع‌هائی از مخالفان سلطه طالبان اعم از سنی و شیعه به شکل‌های مختلف توسط عناصری که در ظاهر مشخص نیست چه کسانی هستند جان خود را از دست می‌دهند و این جنایات که روشن است کار طالبان است در میان سکوت مرموز و حساب‌شده به فراموشی سپرده می‌شوند.


درباره این وقایع هولناک، نکات قابل تاملی وجود دارند که لازم است مورد توجه قرار گیرند. تامل مسئولین ارشد نظام جمهوری اسلامی در این نکات می‌تواند مانع وقوع حوادثی شود که آینده کشورمان را تهدید می‌کنند.


یک نکته اینست که تقریباً هر هفته یک حادثه تروریستی در افغانستان رخ می‌دهد که در اثر آن چندین نفر جان خود را از دست می‌دهند. با توجه به اینکه قربانیان این جنایات معمولاً از میان اهالی استان هرات و مناطق هزاره‌جات و شیعیان و همینطور ناراضیان اهل سنت و مخالفین سلطه طالبان هستند، کاملاً روشن است که گروه طالبان درصدد پاکسازی قومی، تصفیه مذهبی و ریشه‌کن ساختن مخالفین خود برآمده و این تصمیم را با قاطعیت اجرا می‌کند. این جنایت، با تمام موازین اسلامی، انسانی و بین‌المللی در تضاد است و سران طالبان باید به خاطر آن محاکمه و مجازات شوند.


نکته دوم اینست که برخلاف ادعای حاکمیت خودخوانده، طالبان با داعش تقسیم کار کرده‌اند و برای اینکه جنایات به نام حاکمیت ثبت نشود و به وجهه بین‌المللی آن لطمه نزند، آن‌ها را به گردن داعش می‌اندازند و داعش نیز آن‌ها را به گردن می‌گیرد. این واقعیت را تمام گروه‌های جهادی افغانستان بار‌ها اعلام کرده‌اند و روشن‌ترین دلیل صحت آن اینست که حکومت خودخوانده طالبان هرگز هیچکس را به عنوان عامل این جنایات معرفی و مجازات نمی‌کنند. رسوائی بزرگ جدیدی که گریبانگیر طالبان شده اینست که امیرخان متقی وزیر خارجه این گروه تروریستی هفته گذشته مدعی شد اصولاً داعش در افغانستان حضور ندارد و در همان حال حکومت خودخوانده طالبان جنایت‌های داخل افغانستان را به گردن داعش می‌اندازد!


نکته سوم اینست که حکومت خودخوانده طالبان ادعا می‌کند افغانستان در امنیت کامل قرار دارد و این ادعا را در بوق و کرنا می‌کند و از امتیازات خود می‌داند، ولی برخلاف این ادعا مرتباً اخبار انفجار و ترور از نقاط مختلف این کشور به گوش می‌رسد. شورای امنیت سازمان ملل نیز در گزارش خود از وضعیت فعلی افغانستان تحت سلطه طالبان اعلام کرد ۲۰ گروه تروریستی در این کشور حضور دارند بطوری که آن را به کانون تروریسم منطقه تبدیل کرده‌اند. تامل‌برانگیزترین واقعیت اینست که گروه طالبان امکانات را برای حضور این گروه‌های تروریستی فراهم ساخته و آن‌ها را برای برنامه‌های آینده خود در منطقه آماده می‌کند.


چهارمین نکته به ایران مربوط است که چند سوال مهم را در خود دارد. یک سوال اینست که اگر وظیفه نظام جمهوری اسلامی اینست که در برابر کشتار مسلمانان ساکت نباشد کمااینکه به این وظیفه اسلامی به درستی در مورد فلسطین و جنایات صهیونیست‌ها عمل می‌کند، چرا در قبال کشتار مردم مسلمان افغانستان چنین احساس مسئولیتی ندارد؟ سوال دیگر اینست که میان گروه تروریستی-تکفیری طالبان که حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز افغانستان تحت سلطه آن را یک کانون خطر برای منطقه می‌داند چه فرقی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که مسئولین ما معتقد به مدارا با این گروه تروریستی هستند؟ سوال سوم اینکه چرا طالبان، داعش، القاعده و سایر گروه‌های تروریستی تکفیری از ابتدای تاسیسشان تاکنون حتی یک گلوله به سوی رژیم صهیونیستی شلیک نکرده‌اند و چرا با اینکه در وابسته بودن طالبان به صهیونیسم بین‌الملل تردیدی وجود ندارد، جمهوری اسلامی ایران با این گروه نرد عشق می‌بازد؟


و پنجمین نکته اینکه مردم ایران مدتهاست که خطر نفوذ عناصر وابسته به طالبان را در نقاط مختلف ایران احساس می‌کنند. این احساس خطر تاکنون به شکل‌های مختلف از طریق رسانه‌ها و افراد صاحب نظر به مسئولین گوشزد شده و حتی در موارد زیادی ارتکاب جنایت در ایران توسط نفوذی‌های طالبان به اثبات رسیده است، با اینحال معلوم نیست چرا مسئولان حاضر نیستند به طالبان از گل نازک‌تر بگویند و این به یک معما تبدیل شده است. اکنون سوال مهم اینست که بالاخره معمای طالبان چه وقت حل خواهد شد؟


فاصله خاورمیانه تا توافق ‪


جلال خوش‌چهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان فاصله خاورمیانه تا توافق ‪نوشت: تحولات منطقه با نشانه‌های متعارض آن هم هرلحظه و به نوبت، ناظران را دچار آشفتگی تفسیری_ تحلیلی کرده است. برخی رخداد‌ها از جمله استمرار گفتگو‌های آتش‌بس در قاهره با حضور مقام‌های سیاسی _ امنیتی ایالات متحده؛ چراغ سبز حماس و اسرائیل برای انعطاف در مواضع پیشین خود؛ سفر «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای به ایران؛ انتشار برخی اخبار مربوط به گفتگو‌های تهران _ واشنگتن در نیورک برای کاهش تنش‌های دو طرف؛ ابتکار‌های تازه عمان و ژاپن برای ایجاد بستر گفتگو‌های تازه میان تهران و غرب بر سر اختلافات هسته‌ای و منطقه‌ای و... از یک‌سو نشانه‌های مثبت در حداقل کنترل اوضاع بروز داده است.
از سوی دیگر، اما نشانه‌های مثبت در لحظه دچار تغییر می‌شود. این تغییر نیز مربوط به گزارش‌هایی است که شکست مذاکرات قاهره را با مخالفت حماس و اسرائیل در چگونگی ساختار مفهومی آتس‌بس در غزه؛ خروج اعتراضی حماس از دور گفت‌وگوها؛ حمله ارتش اسرائیل به شرق رفح؛ از سرگیری آتشباری میان حزب‌الله و اسرائیل در جنوب لبنان و در این حال سختی هرگونه توافق تازه میان تهران و آژانس بین‌المللی هسته‌ای؛ همچنین ابهام‌ها درباره نتایج رایزنی‌های دیپلماتیک میان تهران و واشنگتن را به نمایش می‌گذارد. به راستی اوضاع به کدام سمت در حال حرکت است؟ تشدید بحران؟ توقف در هر آنچه اکنون هست؟ یا قبول قاعده «شدّت قبل از فترّت» که سرانجام تکلیف همه طرف‌ها را درچارچوب نظم جدید روشن می‌کند.
هر سه احتمال بالا را با شواهد موجود نمی‌توان با قطعیت پیش‌بینی کرد؛ وقتی هر ساعت، اوضاع متفاوت از ساعت‌های پیش از آن است. آنچه اکنون قطعی است؛ نبود قطعیت است. آیا در این صورت می‌توان از «بن‌بست» سخن گفت تا وقتی که هنوز «نقطه تعادل» در روند جاری پیدا نشده است؟ این نقطه وقتی دور از دسترس می‌نماید که مطالبات هریک از طرف‌ها براساس بازی «صفر و صد» تنظیم شده است. اسرائیل در ازای قبول آتش بس، تسلیم کامل حماس را در دو سطح نظامی و سیاسی می‌خواهد. حماس با داشتن تنها سرمایه اصلی و گران خود یعنی گروگان‌هایش، ماندگاری در ساختار سیاسی _ نظامی حکومت فلسطینی در هر شکل را به همراه آزادی ده‌ها فلسطینی در بند اسرائیل طلب می‌کند. ایالات متحده در سودای توقف درگیری‌ها به شکل مقطعی در خدمت به حداقل شش هدف اصلی است: ۱_ از انزوا خارج کردن اهمیت جنگ اوکراین و توقف سودبری روسیه از ناآرامی‌های منطقه. ۲_ ایجاد امنیت تضمین شده برای اسرائیل. ۳_ بازگشت امنیت به دریای سرخ و تردد مطمئن کشتی‌های تجاری در این دریا؛ خلیج عدن و باب‌المندب. ۴_ رفع هرگونه اخلال در انتقال انرژی از منطقه خلیج فارس؛ ۵_ نزدیک کردن ریاض به قبول عادی سازی روابطش با تل‌آویو. ۶- استمرار انجماد در تنش جاری تهران و غرب. اما همه آنچه واشنگتن در پی آن است تابع زمانی است که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در نوامبر آینده تعیین کننده آن خواهد بود. در این صورت رفتار کنونی واشنگتن نزد طرف‌های مقابلش در منطقه، به مثابه رفتار آتش نشانی است که تنها می‌خواهد دامنه آتش را در محل آتش آن‌هم به شکل نیم‌بند کنترل کند. همین مهم سبب می‌شود که حتی مهمترین متحد او یعنی اسرائیل و دیگر دوستانش در منطقه با تردید به ابتکار‌های واشنگتن بنگرند. این تردید حتی دامن اروپائیان را نیز گرفته است. حالا فرانسه و آلمان هم رفته رفته ساز انتقاد را به سیاست‌های واشنگتن کوک کرده‌اند.
وابسته کردن آینده اوضاع به انتخابات نوامبر در ایالات متحده، یعنی قبول هرگونه توافق در حال‌حاضر مانند ساختن خانه روی شن خواهد بود؛ بنابراین هیچ طرفی نمی‌تواند به پایداری توافق‌ها دلبسته شود وقتی مبتکر اصلی (واشنگتن) خود در موقعیت ژلاتینی قرار دارد.
تحولات منطقه هر لحظه تصویری متناقض را نزد ناظران به نمایش می‌گذارد. اگر با قاطعیت گفته نشود که همه چیز در بن بست کامل فرو رفته، اما می‌شود گفت که خاورمیانه تا نقطه توافق فاصله بسیار و دور از دسترس دارد.


صدایی که از ایران شنیده می‌شود


محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی‌اتمی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان صدایی که از ایران شنیده می‌شود نوشت: جمهوری اسلامی ایران در حالی پنجاهمین سالروز تأسیس سازمان انرژی اتمی را جشن می‌گیرد که بخش مهمی از اهداف راهبردی کشور در صنعت هسته‌ای تحقق یافته است. دستیابی به این اهداف که مرهون هدایت‌های داهیانه مقام معظم رهبری مد‌ظله العالی است، در دولت سیزدهم در قالب یک سند جامع و راهبردی تبیین و مصوب شد که ترجمان چشم‌انداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی جهت نیل به اهداف مهم صنعت هسته‌ای کشور است. گزاره‌های بنیادین این افق بلندمدت، براساس نیاز به توسعه زیرساخت‌های بنیادین، کسب فناوری‌های برتر در حوزه‌های سلامت، امنیت غذایی، صنعت، محیط‌زیست و انرژی‌های پاک و پایدار است. ازجمله اقداماتی که در قالب این چشم‌انداز ۲۰‌ساله و در جهت تسری مزایا و نتایج پیشرفت فناوری هسته‌ای درزندگی آحاد مردم انجام‌شده باید به برنامه‌ریزی برای افزایش هفت برابری ظرفیت تولید رادیو‌دارو‌ها در کشور اشاره کرد. احداث مرکز جدید تولید رادیو‌دارو در حالی است که هم‌اکنون ۵۰ رادیو‌دارو در گروه‌های مختلف در داخل کشور تولید شده و ۲۱۰ مرکز پزشکی و درمانی و سالانه حدود یک‌میلیون بیمار از خدمات و محصولات سازمان انرژی اتمی بهره می‌برند. در زمینه توسعه و افزایش مراکز پرتودهی و پرتودرمانی نیز در سال‌جاری ۸ مرکز پرتودهی جدید برای اولین‌بار در کشور احداث و فعال می‌شود. تا سال ۱۴۰۰، ۶ دستگاه پت‌اسکن برای خدمات پزشکی در کشور وجود داشت، اما اکنون با تلاش‌های صورت‌گرفته ۱۵ دستگاه به مجموعه دستگاه‌های پت‌اسکن افزوده شده است. بخش دیگری از آنچه در قالب این برنامه در دستور کار قرار گرفته، سرمایه‌گذاری برای دستیابی به ایزوتوپ‌های پایدار است که در حقیقت در مرز دانش قرار دارد و راهگشای توسعه همه‌جانبه در علوم و فنون نوین ارزیابی می‌شود. اکنون ایران یکی از معدود کشور‌هایی است که دانش جداسازی ایزوتوپ‌های پایدار را به شکل بومی توسط دانشمندان جوان خود کسب و اجرایی کرده است. در این مسیر تولید دستگاه «ایرانیوم» به دست متخصصان ایرانی و شکست انحصار تولید این دستگاه راهبردی صنعت هسته‌ای که در سال‌های گذشته فقط در اختیار سه کشور امریکا، انگلیس و آلمان بود از جمله موفقیت‌هایی است که به دست آمد. دانش دستیابی به ایزوتوپ‌های پایدار از حیث اقتصادی و نیز به لحاظ کاربرد آن در حوزه‌های مختلف از جمله در حوزه سلامت حائزاهمیت است. چنانکه یک گرم از یک ایزوتوپ می‌تواند برابر با چندین بشکه نفت ارزش اقتصادی داشته باشد. کما اینکه تولید هگزا فلوراید تلوریوم که شامل زنجیره‌ای برای جداسازی ایزوتوپ پایدار تلوریم ۱۳۰ است در نهایت به تولید ایزوتوپ ید ۱۳۱ منجر می‌شود که در تشخیص و درمان سرطان کاربرد دارد. فراتر از این اهداف، دستیابی به مرز‌های دانش در حوزه کوانتوم در زمره محوری‌ترین اهداف توسعه‌ای چشم‌انداز ۲۰ ساله سازمان انرژی اتمی است. همچنان که کشور‌های دارای فناوری هسته‌ای پیشرفته به سمت دانش استفاده از انرژی همجوشی یا گداخت حرکت می‌کنند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این مهم غافل نبوده است. برای قرار گرفتن در فهرست کشور‌های صاحب تکنولوژی گداخت نقشه راه راهبردی در قالب سند چشم‌انداز طراحی شده است. صنایع هسته‌ای ایران و سازمان انرژی اتمی امروز پرچمدار توسعه علمی و فناوری با جهت تجاری‌سازی است. ایجاد صنایع دانش‌بنیان علاوه‌بر ارزش افزوده قابل‌ملاحظه‌ای که در بخش‌های اقتصادی و اجتماعی ایجاد می‌کند و عرصه را برای جذب و به‌کارگیری نخبگان و سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی گسترش می‌دهد با شعار سال یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» تطابق دارد. این شعار خط فرمان توسعه و پیشرفت کشور است تا حضور مردم را بخصوص در حوزه فناوری‌های دانش‌بنیان افزایش دهد، پژوهش را در دانشگاه‌ها تقویت کند و از این طریق علاوه‌بر توسعه منابع انسانی، به توسعه تحقیقات و پیشرفت فناوری از طریق تحقیقات شتاب ببخشد. همچنین برمبنای سند ۲۰ ساله، گام‌های مؤثری در سال‌های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ در جهت دستیابی به ۲۰ درصد سبد برق کشور از انرژی هسته‌ای در قالب طراحی و اجرای ابرپروژه ساخت نیروگاه‌های اتمی ۲ و ۳ در استان‌های بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سواحل مکران و شمال کشور برداشته شده است.

این اقدامات که دامنه گسترده‌ای از نیاز‌های کشور را در خود جای داده و دستاورد‌های آن در بخش‌های مختلف به خدمت گرفته می‌شود، با مشارکت بخش‌های گوناگون و متناسب با قابلیت‌های کشور در اطلس جغرافیایی ایران به اجرا درآمده است.
تحقق این اهداف، مهم‌ترین مأموریت سازمان و ترازوی سنجشی است که در پایان راه، ایران را به‌عنوان یکی از قطب‌های سازنده نیروگاه‌های اتمی در جهان معرفی می‌کند. طراحی و اجرای «سیاست نوآوری و در‌های باز» نیز در همین راستا و با تمرکز بر زدودن وجه امنیتی ماهیت فعالیت هسته‌ای کشور در دستورکار قرار گرفته است. سیاست «امنیتی‌سازی» موتور محرکه‌ای برای جلوگیری از پیشرفت این صنعت بوده که از منظری قابل تأمل‌تر، ایران را با موج تخریب روبه‌رو ساخته است به‌نحوی که سعی دارند مسیر روشن و صلح‌آمیز آن را با حربه تحریم و ترور، تیره و تار سازند.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران توانسته زیر سایه تلاش و دانش بومی دانشمندان خود، پاسخگوی نیاز‌هایی باشد که دشمنان با تلاش برای تخریب، تحریم و منزوی‌سازی ایران نتوانسته‌اند راهی برای بی‌پاسخ گذاشتن آن‌ها بیابند. تازه‌ترین نشانه این مهم را می‌توان در همین روز‌ها در ایران دید. سازمان انرژی اتمی در نخستین کنفرانس بین‌المللی علوم و فنون هسته‌ای، میزبان شمار زیادی از دانشمندان خارجی از نقاط مختلف جهان و بیش از ۵۰۰ نفر از اساتید دانشگاه‌های کشور است. برگزاری این نشست همزمان با حضور آقای «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، فرصتی است تا انباشت سوء نگرش‌هایی که در پی سیاست‌های ظالمانه غرب، تحریم‌های ظالمانه‌ای را به کشور تحمیل کرده، با فروپاشی روبه‌رو سازد و زمینه را برای تبادل‌نظر درباره مسائل اختلافی ایران و آژانس فراهم سازد.
بی‌گمان از خوان گسترده توسعه صنعت هسته‌ای ایران، کشور‌های جهان نیز منافع خویش را خواهند جست، اما سهم و نصیب شهروند ایرانی فراتر از دیگران است. در صحنه اروپا و غرب، تبدیل ایران به یکی از قطب‌های هسته‌ای خاورمیانه، راه سرمایه‌گذاران پرشماری را به بازار و میادین انرژی خواهد گشود، اما در داخل ایران، این دستاورد‌ها می‌تواند تأمین‌کننده نیاز‌های پایه و حیاتی همه اقشار و سطوح جامعه باشد. چنانکه دانشمندان برای تداوم و توسعه ابعاد پیشرفت‌های فناورانه، راه هموار و روشنی درپیش دارند، مردم هم زیر سایه دستاورد‌های بومی دانشمندان جوان کشور به زندگی لبخند خواهند زد و هزاران دانشجو و نخبه ایرانی که دشمنان سعی داشتند، آن‌ها را در حصار محرومیت علمی نگه دارند به سوی افق‌ها و فضا‌های جدید خیز خواهند برداشت.

دیگر خبرها

  • صدایی که از ایران شنیده می‌شود/آیا معمای طالبان حل خواهد شد؟ / فاصله خاورمیانه تا توافق
  • صنعت‌نفت اولین شکست محرم با مس را رقم زد
  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • تکرار قهرمانی اروپا با شکست بارسلونا؛ دبل اولادقباد
  • چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • لیگ NBA| قهرمان مغلوب مینه‌سوتا شد
  • نویسنده ادبیات نوجوان باید مخاطب را با توانمندی هایش آشنا کند